طراحی سایت

قالب وبلاگ

خانه شعری و هنری (راد)

طراحی سایت


خانه شعری و هنری (راد)
 
شعر و هنر
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:ایرج جنتی عطایی, توسط داوود شیرزاد رادجلالی

          
نیلوفر بیضایی و ایرج جنتی عطایی‎ 


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:ایرج جنتی عطایی, توسط داوود شیرزاد رادجلالی

شعر من از عذاب تو گزند تازیانه شد
ضجه مغرور تنم ترنم ترانه شد

حماسه زوال من در شب تلخ گم شدن
ضیافت خواب تو را قصه عاشقانه شد

برای رند در به در، این منِ عاشق سفر
وای كه بی كرانی حصار تو كرانه شد

وای كه در عزای عشق کشته شد آشنای عشق
وای كه نعره های عشق زمزمه شبانه شد

ای تكیه گاه تو تنم سنگر قلب تو منم
وای كه نیزه ی تو را سینه ی من نشانه شد

درخت پیر تن من دوباره سبز می شود
كه زخم هر شكست من حضور یک جوانه شد

وای كه در حضور شب ، در بزم سوت و كور شب
شب كور وحشت تو را قلب من آشیانه شد

وای كه آبروی تو ، مرد اناالحق گوی تو
بر آستان كوی تو جان داد و جاودانه شد

من همه زاری منم زخمی زخمه ی تنم
برای های های من ، زخمه ی تو بهانه شد

درخت پیر تن من دوباره سبز می شود
هرچه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد  

 

ایرج جنتی عطایی


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, توسط داوود شیرزاد رادجلالی


داریوش، ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز، شهیار قنبری و فرید زلاند.


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, توسط داوود شیرزاد رادجلالی

 


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:یرج جنتی عطایی, توسط داوود شیرزاد رادجلالی

آوازخاموش

رو به گريه بازه جانم دلم از دنـيا گرفته
تپش ترانه هامو مرگ بي صـدا گرفته

گريه کن گريه کن گريه اي آواز خاموش
گريه کن گريه کن اي تــرانـــه فراموش

گريه کن گريه باغ لاله هـاي پـرپـر
گريه کن گريه من لحظه هاي آخر

از کجای شرجي شب مي شـه دريا رو صدا زد
به کدوم لهجه غربت مي شه دنيا رو صدا زد

رو به گريه باز جانم دلم از دنيا گرفته
تپش ترانه هامو مرگ بي صدا گرفته

گريه کن گريه کن گريه اي آواز خاموش
گريه کن گريه کن اي تــرانـه فـرامـوش

کي صــدا زد مـنو از شـب من که مغـلوب دوباره ام
شب شب تاريک وخاموش من پر از نعش ستاره ام

اين کدوم لحظه درده شـب چـنـدم عذابه
که دقيقه قرن سرشار از تلاطم عذابه

گريه کن گريه کن گريه اي آواز خاموش
گريه کن گريه کن اي تــرانـه فرامــوش

گريه کن گريه باغ لاله هـاي پـرپـر
گريه کن گريه من لحظه هاي آخر

از کجا شرجي شب مي شه دريا رو صدا زد
به کدوم لهجه غربت مي شه دنيا رو صدا زد

رو به گريه بازه جانم دلم از دنيا گرفته
تپش ترانه هامو مرگ بي صدا گرفته

گريه کن...گريه کن گريه اي آواز خاموش
گريه کن...گريه کن اي تـرانـه فـرامــوش

گريه کن گريه باغ لاله هـاي پـرپـر
گريه کن گريه من لحظه هاي آخر


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:یرج جنتی عطایی, توسط داوود شیرزاد رادجلالی

درخت

توي تنهايي يك دشت بزرگ
كه مثل غربت شب بي انتهاست
يه درخت تن سياه سربلند
آخرين درخت سبز سرپاست
رو تنش زخمه ولي زخم تبر
نه يه قلب تير خورده نه يه اسم
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
كندوي پاك دخيل و طلسم
چه پرنده ها كه تو جاده كوچ
مهمون سفره ي سبز اون شدن
چه مسافرا كه زير چتر اون به تن خستگيشون تبر زدن
تا يه روز تو اومدي بي خستگي
با يه خورجين قديميه قشنگ
با تو نه سبزه نه آينه بود نه آب
يه تبر بود با تو با اهرم سنگ
اون درخت سربلند پرغرور كه سرش داره به خورشيد ميرسه منم منم
اون درخت تن سپرده به تبر كه واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
من صداي سبز خاك سربي ام
صدايي كه خنجرش رو بخداست
صدايي كه تو ي بهت شب دشت
نعره اي نيست ولي اوج يك صداست
رقص دست نرمت اي تبر بدست
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرين تصوير تلخ بودنه
توي ذهن سبز آخرين درخت
حالا تو شمارش ثانيه هام
كوبه هاي بي امونه تبره
تبري كه دشمنه هميشه ي
اين درخت محكم و تناوره

من به فكر خستگي هاي پر پرنده هام
تو بزن، تبر بزن
من به فكر غربت مسافرام
آخرين ضربه رو محكمتر بزن


برچسب‌ها: <-TagName->
.: Weblog Themes By Pichak :.



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 917
بازدید دیروز : 1212
بازدید هفته : 917
بازدید ماه : 38841
بازدید کل : 349604
تعداد مطالب : 793
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

دریافت کد جملات شریعتی

آمار سایت

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
خطاطي نستعليق آنلاين
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک
 تماس با ما

کد تماس با ما